اگر انسان در جایى که به ضرر خودش است، بتواند به عدالت قضاوت کند، به مرحله خیلى بالایى رسیده که همان مرحله عقل است. اگر ما آن اخلاق کودکى را که بین بد و خوب مرز قائل بودیم، تقویت کنیم و نفسمان را تزکیه و تهذیب نموده، و مسائل را درست ادراک کنیم، این اسمش عقل است.
در زمان پهلوى كه تشكيل مجالس روضه خوانى و همه ى اجتماعات دينى و مذهبى ممنوع بود، مردم در مسجدى اجتماع كرده بودند و شخص بزرگوارى در بالاى منبر مشغول سخنرانى بود.
مرحوم سلطان الواعظین شیرازی (صاحب کتاب شبهای پیشاور) نقل می کند:
در ایامی که "مفاتیح الجنان" تازه منتشر شده بود، روزی در سرداب سامراء آن را در دست داشتم و زیارت می خواندم. دیدیم شیخی با قبای کرباس و عمامه کوچک نشسته و مشغول ذکر است.
شیخ از من پرسید: این کتاب کیست؟ پاسخ دادم:
شهيد مطهري (رحمة الله) نقل کردهاند: مرحوم آيةاللهالعظمي بروجردي (قدس سره) در اواخر عمر بر اثر کسالت قلبي که منتهي به وفات ايشان شد، روزي در همان حال بيماري، خيلي متأثر بودند و ميفرمودند:
آیت الله شیخ محمد بهاری برای یکی از شاگردانش نوشته بود:
جناب مشهدی فلان را عرض می شود إن شاالله موفق بوده و خواهید بود، شنیدم به بعضی از موالیان حقیر عرضه داشته اید که فلانی کاغذی که مشتمل بر مواعظ و نصایح باشد برای من بنویسد.
حقیر دو کلمه می نویسم و آن دو کلمه این است که اگر با مجاهده نفس در مقام عمل راه می روی گوارایت باد و اگر خدا نکرده نکبت چاک گریبان را گرفته، در عمل تنبلی ورزیدی و نتوانستی به عمل پیش بروی، لااقل گدایی را از دست مده به تضرع و زاری بکوش در خلوات به دروغی بچسب تا صادق شود، چه این که گدا مجانی طلب است، اگر جدّی داشته باشد، مقصودش حاصل است.
تنها طریقی که به هدف می رساند همان طریقه معرفت النفس است که نزدیکترین راه ها نیز هست و این راه همان راه انقطاع و بریدن از غیر خدا و توجه کامل به خداوند سبحان و مشغول گشتن به شناخت نفس است.
آیت الله حاج سید احمد خوانساری به دلیل بیماری زخم معده، به دستورپژشک معالج، در بیمارستان بستری شد. چون سالخورده و ضعیف البنیه بود و در وقت بستری شدن 98 سال از عمرش می گذشت، تحمل جراحی بدون بیهوشی ممکن نبود، از طرفی هم اجازه بیهوش کردن را نمی داد، زیرا معتقد بود که در هنگام بیهوشی، تقلید مقلّدین اشکال پیدا می کند.
بیانات برگزیده |
لینک های کاربردی | دسترسی سریع | کلیه حقوق سایت محفوظ است. |
|||